این صفحه عنوان ندارد

یادداشت‌های گاه و بی‌گاه

این صفحه عنوان ندارد

یادداشت‌های گاه و بی‌گاه

قهوه‌ی آقای مدیری و فراموشکاری ما


یکم.

"سریال قهوه تلخ به کارگردانی مهران مدیری که قرار بود پخش آن از اول آبان ماه سال گذشته آغاز شود، با وجود اختلافاتی میان مدیران شبکه و تهیه‌کنندگان این سریال، منتفی شد ..."(اینجا)

 

"به گزارش فارس، ساخت این مجموعه با 34 بازیگر اصلی و گروهی شامل 200 نفر و با پیش تولید حدود 5 ماه برای طراحی و ساخت دکور و همچنین طراحی و دوخت لباس، از تیرماه 88 آغاز شده و..." (اینجا)

 

"به گزارش ایرنا، فیلمبرداری سریال قهوه تلخ که از اوایل مهرماه در تهران آغاز شده با تصویربرداری بخش های مربوط به بازارچه ادامه دارد..." (اینجا)

 

"در آخرین جلسه‌ای که برای توافق میان مدیران شبکه سوم سیما و تهیه کنندگان این سریال برگزار شد،  از طرف مدیر شبکه سوم سیما رقم سه‌ونیم میلیارد تومان برای خرید این سریال پیشنهاد شد اما برادران آقاگلیان به‌رغم رقم مذکور، دیگر درآمدهای حاصل از پخش این سریال را هم خواسته بودند که پذیرفته نشد.." (اینجا)

 

"اولین دوره از قرعه کشی جوایز سریال قهوه تلخ با حضور نمایندگانی از دادستانی تهران، مدیر کل تبلیغات و اطلاع‌رسانی وزارت ارشاد، برادران آقاگلیان تهیه‌کنندگان سریال «قهوه تلخ» و مهران مدیری در لوکیشن اصلی این سریال واقع در خیابان فرشته برگزار شد.  از نکات جالب توجه در مراسم این بود که در پایان مراسم و زمانی که نماینده دادستان قصد ترک محل را داشت، آقاگلیان (تهیه کننده قهوه تلخ) قصد داشت بسته ای از لوح های فشرده قهوه تلخ را به او هدیه بدهد که وی نپذیرفت.وقتی آقا گلیان بر اهدای این هدیه به نماینده دادستان اصرار کرد، نماینده دادستان تاکید کرد: اجازه بدهید ما چنین هدیه هایی را نپذیریم، بدعادت می شویم. چندی پیش مهران مدیری بسته ای لوح های فشرده سریال قهوه تلخ را به دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور هدیه داده بود." (اینجا)

 

دوم.

بحث بر سر ارزش‌گذاری و کیفیت‌سنجی سریال آقای مدیری نیست. چرا که در فضای انحصاری موجود،‌ امکان مقایسه نیست و هر کار جدیدِ مدیری را فقط می‌توان با کارهای قبلی خودش مقایسه کرد. روی سخن با کسانی است که جزو طبقه‌ی پیشرو جامعه هستند یا انتظار می‌رود که باشند، اما ضمن دفاع غیرتمندانه از حق مولف آقای مدیری، شایعات صف نانوایی و  داخل تاکسی را بازنشر می‌کنند که:

"این سریال کاملا محتوای سیاسی داره ... مهران مدیری سعی کرده به انحای مختلف این 5 سال فرضی رو به 5 سال از دوران حکومت حاضر ایران مرتبط بکنه از سال 83 تا 88 که بارها عدد 88 در این 3 قسمت بیان شده و همینطور 5 سال خودتونم می دونید منظورش کی هستش دیگه... ‏ خوب به کلمه ی فارس توجه کنین که داره اونو مرتبط میکنه به خبرگزاری ای به همین اسم که کاملا وضعیت مشخصی داره ...  کاملا مشخصه که چرا از صدا سیما پخش نشده ..."

تنها پنج دقیقه کافیست تا اطلاعاتی مثل چند پاراگراف اول به دست بیاید و بی‌پایه بودن "افشاگری"‌های فوق را روشن کند.

تهیه‌کنندگان این سریال و دیگر کارهای آقای مدیری برادران آقاگلیان هستند که ادعا می‌کنند حدود سه میلیارد تومان برای ساخت این سریال هزینه کرده‌اند، و اصولا این دو نفر هستند که تصمیم می‌گیرند محصولشان را به چه کسی و به چه قیمتی بفروشند. اینکه خود آقای مدیری هم سهمی از فروش می‌برد موضوع دیگری است، اما مشخصا آقای مدیری در مقامی نیست که تصمیم بگیرد به صدا و سیما بفروشد یا نه. چه رسد به اینکه خواسته باشد به خاطر حمایتش از جنبش سبز (!) روابطش را با صدا و سیما خدشه‌دار کند.

برادران آقاگلیان، صاحب شرکتی هستند که کل تبلیغات صدا و سیما، یعنی کل زمان آگهی‌های صدا و سیما را یک‌جا می‌خرد، و خُرد خُرد به شرکتهای تبلیغاتی کوچک و بزرگ می‌فروشد. قضاوت این امر با شما، که چه کسانی ممکن است برای اعطای چنین امتیازی "اهلیت" داشته باشند و چنین تجارتی، چه منفعت سرشاری ممکن است داشته باشد. بالنتیجه، چقدر احتمال آن هست که صاحبان این تجارت، سودای همراهیِ جنبش سبز در سر بپرورانند، و به خاطر آن، دست از تجارت‌شان بکشند.

قضیه‌ی امتناع از فروش به صدا و سیما و داستان پخش در شبکه‌ی ویدیویی صرفا یک دو دو تا چهارتای اقتصادیست. بنا به گفته‌ی سایت رسمی این سریال، در رورهای اول یک میلیون نسخه از سری اول فروش رفته است. فرض کنیم این فروش حتی بیشتر نشود و در ادامه هم برای هر مجموعه در همین حدود باقی بماند. رقم فروش نهایی، دهها برابر رقم پیشنهادی صدا و سیما خواهد بود.

از طرفی، تلاش برای سیاسی نشان دادن این سریال، آنهم آن‌قدر پیچیده، اگر خنده‌دار نباشد مایه‌ی تاسف است. ملاحظه می‌فرمایید که پیش تولید این سریال، از اواخر سال 87 شروع شده و فیلمبرداریش هم از اوایل تیر 88 کلید خورده است. از قرار، درست در روزهای آتش و خون تابستان 88، آقای مدیری و تیم‌شان در خیابان فرشته مشغول به چالش کشیدن دولت و نظام دیکتاتوری بوده‌اند. لابد گاهی هم گریزی به خیابان‌ها می‌زده‌اند و مرگ بر دیکتاتور سر می‌داده‌اند و زود برمی‌گشته‌اند سروقت لوکیشن فیلمبرداری، تا با بغض و خشم،‌ لودگی کنند و به مردم آگاهی بدهند. و تازه از همان زمانِ نوشتن متن و پیش تولید هم می دانسته‌اند که نتیجه انتخابات چه خواهد شد و چه اتفاقاتی در پی خواهد بود و و یک سال به عمر دولت کریمه اضافه خواهد شد و اتفاقا این سریال هم در پنجمین سال این دولت پخش می‌شود و همه‌ی آن شعبده‌های دیگر، که رندان در فنجان قهوه‌ی آقای مدیری دیده‌اند. حیرتا.

 

سوم.

حتی اگر چنین شایعاتی را ترفند تیم مدیری/آقاگلیان برای داغ کردن بازار ندانیم، چنین تخیلات و تحلیل‌هایی صرفا می‌تواند زاییده جوگرفتگی و احساسات‌زدگی‌ای باشد که البته خاصیت جامعه‌‌ایست که "لذت سخن گفتن و نکته پردازی و لطیفه گویی در گفت و شنود را برتر از لذت خاموشی و تنهایی و مطالعه و خواندن کتاب می شمرند." (ویل دورانت، تاریخ تمدن)

سریال قهوه تلخ را می‌توان خرید، در قرعه‌کشی‌هایش بخت آزمود و برایش تبلیغ کرد و سر و دست شکست. اما بهم بافتن آسمان و ریسمان برای برکشیدن جناب مدیری تا حد یک حامی جنبش اعتراضی، و انکار کردن واقعیات و از یاد بردن کارنامه ایشان در ساخت آثار سفارشی در جهت منویات معاونت سیاسی صداو سیما، و  اینکه ایشان درست در بحبوحه‌ی اتفاقات سال گذشته مشغول ساخت کمدی‌شان بوده‌اند، مغلطه‌ی توهین‌آمیزی است که شعور مخاطب را آزار می‌دهد. برای درک این مغلطه، تنها اشارتی کافیست به مقاله‌ کیهان‌مآبانه‌ی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در افشای مالیخولیایی ِماهیت ِجنبش سبز، که با این جمله پایان می‌یابد: "یادمان نمی‌رود که روزه سیاسی نمایندگان مجلس ششم و تحصن و استعفای مضحکشان چطور توسط مهران مدیری در برره به سخره گرفته شد و همه زحمات چندماهه‌شان فنا شد."(اینجا)

 

چهارم.

بعد از جنگ دوم، یک سوال بنیادین ذهن اندیشمندان اروپایی را به خود مشغول کرده بود. و آن اینکه فاشیسم ، نازیسم و میل به نسل کشی و جهانگشایی، چگونه در دل فرهنگ اروپایی و آلمانی قرن بیستم متولد شد، هوادار یافت و آن قدر قدرت پیدا کرد که جهانی را به آتش بکشد. پاسخ این پرسش را در "وا دادن"ِ دست‌اندرکاران فرهنگی و روشن‌فکری اروپا به قدرت مسلط توتالیتر جستجو می‌کنند. توتالیتاریسم در کمال هوشمندی "هنر مدرن" را استهزا، تخطئه و منکوب می‌کند و در این راه، بی‌اعتنایی عامه را با خود دارد. بی‌اعتنایی‌ای که از "ناتوانی در فهم هنر و اندیشه مدرن" ناشی می‌شود. پیشروان هنر و اندیشه مدرن، در غوغای سوداگرانه‌ی هنر عامه‌پسند، به تیر غیب نظام تمامیت‌خواه گرفتار می آیند.

 

پنجم.

«در این شرایط شرف‌شکن، دادن و گرفتن جایزه، یعنی تأیید همین شرایط. شرم‌آور نیست؟ این بازی‌ها را بگذارید برای بعد. شجاعتِ اخلاقی حکم می‌کند اندکی هشیار باشیم و تحلیل درستی از شرایط به دست دهیم. باید مراقب بود و به نیت‌های مخفی در پسِ پُشت بعضی جوایز حبه قندی دقت کرد. مسئله، مسئلة آبرو و شرفِ قلم است. سلامت جامعه فرهنگی برای امثال من یک اصل خلل‌ناپذیر است. به شدت نگران از کف رفتن این سلامت هستم. می‌ترسم فشارهای مضاعف اقتصادی، فقر و تهی‌دستی. عالی‌ترین میراث این مردم یعنی فرهنگ و معرفت ملی را نابود کند. گاهی نشانه‌هایی می‌بینم که تن‌ام می‌لرزد. انسان ایرانی اهل این همه دروغ نبوده است.» (سیدعلی صالحی، در توضیح ِجایزه‌ی داوران ِشعر ِ نیما)


پ.ن. شاهد از غیب رسید :

قهوه تلخ با حمایت دولت ساخته شد: "این روزها موج رسانه ای گسترده ای درصدد است تا چنین القا کند که کنایه های ساخت مدیری، درصدد زیر سوال بردن ارکان حاکمیت در جمهوری اسلامی است.  این در حالی است که مهران مدیری، پیش از به پایان رساندن ساخت این مجموعه و پخش آن، دیداری با اعضای کمیسیون فرهنگی دولت داشته و مشکلات و موارد مد نظر خود را با آنها در میان گذاشته است، به گونه ای که برخی مشکلات برادران گلیان ـ که تهیه کنندگی کارهای مدیری را بر عهده دارند ـ نیز در این کمیسیون طرح و با پیگیری دولت این مسائل حل شده است.بنابراین، مدیری در هماهنگی کامل با مسئولان فرهنگی دولت اقدام به ساخت و اکران قهوه تلخ نموده است."  (نیز اینجا)

برخورد جدی ارشاد با سایت‌هایی که لینک دانلود «قهوه تلخ» را روی وب قرار دهند: یکی از مدیران وزارت ارشاد هشدار داد: با هر سایت و یا وبلاگی که اقدام به قرار دادن لینک دانلود «قهوه تلخ» کند، برخورد جدی خواهیم داشت. در همین ارتباط یکی از مسئولان مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال گفت: به شدت پیگیر این گونه اقدامات خلاف قانون و اخلاق هستیم و با خاطیان امر برخوردهای لازم را انجام خواهیم داد. وی ضمن توصیه بر پرهیز از هرگونه اقدام در جهت تضعیف سینما و تلویزیون، خبر داد: مردم می توانند اطلاعات خود را در این مورد در سایت "پیوندها" و در قسمت "گزارش های مردمی از تخلفات تارنماهای اینترنتی" در اختیار مسئولان مربوطه قرار دهند تا با تذکر و یا فیلتر سایت مربوطه از اشاعه این روند جلوگیری به عمل آید. (نیز اینجا)



نظرات 29 + ارسال نظر
بیگانه دوشنبه 19 مهر 1389 ساعت 11:18 ق.ظ

باید اعتراف کنم از معدود تحلیل های درست و جامع درباره ی "قهوه ی تلخ و حاشیه هایش" رو اینجا خوندم.
ممنونم .

کاش حافظه ی تاریخی ما به این کوتاهی نبود .

مرتضی دوشنبه 19 مهر 1389 ساعت 01:03 ب.ظ

یادش بخیر فرامرز همیشه از این حافظه تاریخی کوتاه مردم رنج می برد
بسیار موافقم و بسیار در جامعه از این مردم سینه چاک دیده و چشیده ام

آرمان دوشنبه 19 مهر 1389 ساعت 10:23 ب.ظ http://armannevesht.ir

واقعاً از این نوشته استفاده کردم.
بسیار مفید بود.
موفق و موید باشید

علی سه‌شنبه 20 مهر 1389 ساعت 01:24 ق.ظ

من این سریال رو نگاه نمی کنم ولی با نظرتون مخالفم. با اینکه همه چیز رو سیاسی کنید مخالفم. این برداشت ها به نظرم بیش از حد تندروانست.

با احترام

من برداشتی نکرده ام. فقط واقعیات را کنار هم چیده ام و اتفاقا مشکل من با "سیاسی" جلوه دادن این سریال است.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 مهر 1389 ساعت 03:37 ق.ظ

می دونید برخی از افراد حسود هستند مثل شما !

و برخی هم قضاوت می کنند، مثل من.

مهدی سه‌شنبه 20 مهر 1389 ساعت 08:36 ق.ظ

دیدن این سریال دو حسن دارد: اول آنکه لذت خودش را دارد دوم آنکه به اندازه ی زمانش رسانه میلی نگاه نمی کنم ضمنا اینکه ارشاد گفته با کپی غیرقانونی برخورد می شود هیچ نتیجه ای نمی دهد حتی اگر این مجموعه متعلق به جنتی بود باز هم کژی آن غیر اخلاقی بود ما باید فرهنگ کپی رایت را در بین خود جا بیاندازیم. من با انگیزه شناسی هم مخالفم اگر از خود کار فارغ از رنگ بودی سیاسی لذن می بری بخر اگر نه پولت را دور نریز خریدنش مبارزه ی سیاسی بحساب نمی آید.

مجید سه‌شنبه 20 مهر 1389 ساعت 03:07 ب.ظ

اینکه هرآنچه در کوچه و بازار گفته می شود واقعیت نداره، درست. اما شما هم کمی از آنور بام افتاده اید.

مهران مدیری نشون داده که آدم خوش فکریه و طنز کردن وضعیت سیاسی مملکت هم یکی از بهترین راههای نفوذ در قلوب ملته. نمونه دیگرش شبهای برره بود. البته خوب این هوشمندی رو داره که رفرنسهای مستقیم نده و سعی کنه مسائل کلی تر مثل عقب ماندگی تاریخی و اخلاقهای فاسد ایرانی (از مردم گرفته تا صاحب منصبان) رو به رخمون بکشه. اینها رو نمی تونید انکار کنید.

صدا و سیما هم دلایل خودش رو داره که به قول شما به ساخت این سریال کمک کنه. اگه دولتی یکمی از دیکتاتوری ِخام کیم ایل سونگی فاصله گرفته باشه می فهمه که این سوپاپها برای ادامه حیاتش خیلی هم مناسبه.

در مجموع با اینکه فرموده اید "نباید تصور کرد مدیری این فیلم رو برای جنبش سبز ساخته" موافقم؛ اما نوع قضاوت بدبینانه ای و کنایه آمیزی که همزمانی ساخت این سریال "کمدی" با وقایع 88 رو نشانه بی تفاوتی مدیری نسبت به وضعیت داخلی و مشکلات مردم قلمداد می کنید رو هم اصلا قبول ندارم.

مسعود چهارشنبه 21 مهر 1389 ساعت 01:58 ب.ظ

دوست عزیز
برداشت شما خیلی زیاد منو یاد برداشت شهرام همایون انداخت. شما از کجا میدونی که برادران آقا گلیان تمام آگهی های صدا و سیما رو تحت نظر دارن؟ هر کی بهت اطلاعات داده 100% غلطه.
بعضی اوقات یک سری با پیچیده کردن مسائل و پیاز داغ افزودن به ماجرا میشن موجودات روشنفکر و باقی افراد هم میشن بی حافظه تاریخی. دوست عزیز ! رفتار تاریخی امثال شما ها بوده که تو مراحل مختلف افرادی مثل مدیری رو از کار و هدفشون دلسرد کرده.

با احترام

بنده نگفتم "تحت نظر " دارن!‌ عرض کردم بیزنس آگهی ها دست اونا بوده. فرض کنید یک نفر از اعضای تیم مدیری که اتفاقا بازیگر همین مجموعه هم هست اینو گفته. شما از کجا اینقدر مطمئنی که ۱۰۰٪ غلطه؟

ضمنا توجه بفرمایید که متن و مساله اصلا برادران تهیه کننده نیستند. من چیزی رو پیچیده نکردم. صرفا مقداری واقعیات رو کنار هم چیدم. نمی دونم چرا نتیجه اش اینقدر ناخوشایند برای بعضی!

ضمنا بنده ریزتر از اون هستم که خللی در بیزنس آقای مدیری وارد کنم. امثال و انصاری هم ندارم. این قدر توهم نزنید لطفا.

مسعود چهارشنبه 21 مهر 1389 ساعت 03:27 ب.ظ

بیزنس آگهی های صدا و سیما زیر نظر سازمان بازنشستگی صدا و سیماست که از محل درآمدهاش سازمان پروژه تعریف میکنه و خیلی بزرگتر از این حرفهاست که دست دو نفر بیافته.

مهران مدیری، پیمان قاسم خانی و شاگردانش در فضایی بدون بهره بردن از مسائل سکس که دستمایه بسیاری از سریالهای ظنزه تونستن برنامه هایی بسازن که خیلی مقبول مردم بیافته . مساله اینه که توی ایران موفق بودن جرمه. پیشرفت کردن جرمه. هر کسی حرکت میکنه باید زد له و لوردش کرد. توی این پروسه مردمی که موفقیت این فرد رو باعث میشن هم میشن فراموشکار و اده لوح و غیره و شما هم میشین کسی که "حقایق" رو دور هم گذاشته.
چه فرقی بین شما و شهرام همایون وجود داره واقعا؟؟؟؟

اصولا مبنای حرف من راجع به واکنش‌ها و قضاوت‌های عام درباره ی این سریال بود.
اصلا من گزاره‌های مربوط به "آقاگلیان"ها را پس می‌گیرم (هرچند از یکی از بازیگران آن مجموعه نقل شده که مجاز به ذکر نامش نیستم). بقیه گزاره‌ها را هم همین‌طور به راحتی رد می‌کنید؟ لابد این سریال، درست هنگام کشتارهای خیابانی سال گذشته ساخته نشده، و آقای مدیری هم سابقه‌ای در سفارشی‌سازی برای قدرت ندارد. این موارد را مستند آورده‌ام، به لینکها سری زدید احیانا؟
خوشحال می شوم چند کلمه حرف مستند از سینه چاکان آقای مدیری بشنوم. در مورد "خیلی مقبول مردم" بودن هم کمی در مورد فضای فرهنگی اروپای دهه ی 30 میلادی مطالعه بفرمایید.
ضمنا این "شهرام همایون" کی هست که مدام به ایشان ارجاع می‌دهید؟
------------------

۷/۲۳: چه شد اقای مسعود؟

صفورا شنبه 24 مهر 1389 ساعت 12:39 ب.ظ

دوست عزیز نمیدونم چقدر از ذکر اخباری که در این متن کردید اطمینان دارید اما لینک هایی که شما گذاشتید هیچ وقت قابل استناد نیستند در ابتدای پخش این سریال لینکهایی را در فیس بوک دیدم که چندین خبرگزاری گفته بودند مهران مدیری در مهمانی افطاری احمدی نژاد شرکت کرده بدون هیچ عکسی کلی در مورد این قضیه تحقیق کردم و به این اطمینان رسیدم که همش دروغ بوده( از منبع موثقی فهمیدم) در حالیکه دوباره تاکید می کنم که در خیلی ازخبرگزاریها ذکر شده بود نه میگم خبرهاتون دروغه نه میگم راسته و نه سینه چاک کردن برای مهران مدیری و این سریال رو تایید می کنم اما شما هم با اخبار سایت هایی مثل تابناک!!!! سریعا خام نشوید لطفاْ

م . س. م یکشنبه 25 مهر 1389 ساعت 01:12 ب.ظ

میخ مهران مدیری انقدر محکم هست که با این حرفها از محبوبیتش نزد مردم کم نشه.
ایشون و طرفدارانشون انتقاد پذیر هستند اما انتقاد منصفانه.
مطمئن باشید مجموعه ای که این قدر طرفدار داره نقاط ضعفش بسیار کم تر از نقاط قوتش است واین اصلی است در جهان.
موفق باشید

یونس چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 02:38 ب.ظ

مهران مدیری نه کاسه لیس قدرته و نه یه ابر مرد. ما هم مهران مدیری را بشناسیم به یک طناز تصویری. نه بیشتر نه کمتر

رهگذر چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 04:45 ب.ظ

مث که برخی از دوستانی که متن رو خوندن نه به لینکها و ارجاعات نگاه کردن و نه اینکه کلا منظور نویسنده را گرفتن! اینجا اصل مدیری نیست، مدیری نه هر کس دیگه! اصل ماجرا اینه که ما بازی می خوریم به سادگی! و یادمون میره چه بازهایی خوردیم... حافظه تاریخی هم که نداریم خوشبختانه! اصلا انگار نه انگار مدیری مجلس ششم را به لجن کشید با اون به اصطلاح طنزش... سابقه ادمها را فراموش می کنیم و ... در هرصوت داشتن یه کم دقت نظر بد نیست... ممنون از نویسنده وبلاگ.

ممنون از توضیح شما. من ظاهرا موفق نشده ام منظورم را به خوبی بیان کنم یا اینکه دست از تعصب برداشتن برای خیلی ها دشوار است.

آرش شنبه 1 آبان 1389 ساعت 11:15 ق.ظ

چرا هرکس دراین کشور موفقیتی حاصل می کند بلافاصله به مزدور ی ومواجب بگیر بودن حکومت متهم می شود.؟ومی گوئیم حتما یک کاسه ای زیر نیم کاسه است ؟
آقای مهران مدیری با طرح حوادث مربوط به زمان یک پادشاه وحاکم خیالی دست بیننده را برای انطباق وشبیه سازی آن به هرحاکم بی کفایت وبی لیاقت باز گذاشته است ..آیا دراین سریال مخالفین حکومت وپادشاه را به استهزاء گرفته است یا اطرافیان وکارگزاران نظام جهانگیرشاه فرضی را؟.مرحوم فردین وبیژن مفید و بیگ و...را هم به همین اتهام سالهای سال تکفیر کردیم و موقعی پشیمان شدیم که دیگر دیر شده بود.

التماس می کنم یکبار دیگر متن را بخوانید !

یوحنا شنبه 1 آبان 1389 ساعت 11:37 ق.ظ

فوقالعده بود.در به در دنبال چنین نقدی می گشتم.مرسی

کارما شنبه 1 آبان 1389 ساعت 12:02 ب.ظ

آیا میدانید حق مشاوره این سریال برای نحوه توزیع نحوه تبلیغ و ...... به یکی از مسئولان عالیرتبه اسبق وزارت اطلاعات به مبلغ ۱۲۰۰۰۰۰۰۰تومان ژرداخت شده؟

بنده در این مورد اطلاعی ندارم،‌ هر چند بازار شایعه در هر دو سوی میدان گرم است.

[ بدون نام ] شنبه 1 آبان 1389 ساعت 12:12 ب.ظ

دقیقن تمسخر نمایندگان متحصن مجلس ششم توست مدیری رو یادم هاست.. همون قستمتی که ضرغامی جانی گفت داشت از خنده غش میکرد وقتی که تبلیغ برای خرید سریالش میشو به خودم میگفتم برای کودن بودن حدو مرزی نیست

[ بدون نام ] شنبه 1 آبان 1389 ساعت 12:35 ب.ظ

با سلام.
چند مطلب وجود داره به ترتیب اولویت:
1- در تابستان و اوج تظاهرات مهران مدیری داشت فیلم می ساخت:
خب نسازه؟ چی کار کنه؟ از نون درآوردن دست بکشه؟ شما تو اون مدت پول درنیوردید؟ خرج نکردید؟ نخوردید؟ نخوابیدید؟ من خودم که فقط اضطراب و وحشت بدی دچار شدم مثل همه ولی با این همه کار کردم، غذا خوردم و هرچند به سختی اما خوابیدم.
2- لجن کشیدن تحصن نمایندگان:
اصلاح طلبان مقدسند و طرفداران احمدی نژاد بد؟ از من بپرسید که می گویم پیامبران و مقدسات را هم باید بتوان به طنز کشید (به قول شما به لجن)
آن اصلاح طلبان در مجلس و دولت چه گلی به سر و روی ما زدند؟ جز این که احمدی را روی کار آوردند؟ حالا آخر کار که رسید تحصن کردند. جالب این است که دولت آقای خاتمی انتخابات مجلس را با یک تشر رهبری برگزار کرد. این ها همه مایه ی طنزند و کسی که آن تحصن و البته خودش را به لجن کشید دولتی بود که انتخابات را برگزار کرد. یادم هست که آن انتخابات خودش آخر طنز رژیم اسلامی بود.
3- بیان مشکلات با کمیسیون فرهنگی دولت و حمایت های دولتی دیگر که بیان شد:
من و شما صد البته از احمدی نژاد متنفریم و منتظر روزی که شاید کل سیستم برافتد، اما:
من و شما اگر امروز زنده ایم مدیون احمدی نژاد و تیمش هستیم!
من و شما اگر امروز پول در می آوریم مدیون احمدی نژاد و تیمش هستیم!
اگر تیم امنیتی و پلیسی احمدی نژاد (یا هر رییس دولت دیگری) نبود ممکن بود در تهران و شهرهای بزرگ بمب گذاری شود و از راه رفتن در خیابان هم حذر کنیم و اگر همین تیم نبود، دفتر یا شرکتی که در آن کار می کنید ممکن بود هر آن به آتش کشیده شود.
فلان جا که بمب منفجر شد؟ هروقت این را گفتید یاد افغانستان و پاکستان و عراق بیفتید بعد ببینید امنیت ایران کجا و آن ها کجا. مناطق مرزی به هر حال متاسفانه ناامن هستند.
راستی فردا یکی به من ضرب و شتم کرد، من به پلیس شکایت خواهم کرد، به دادگاه هم خواهم رفت و پلیس و دادگاه هم به من کمک می کنند پس من آدم آن هایم؟ نه.
شما مشکلات اداری تان را حتی اگر نخواهید با همین دولت مجبورید حل و فصل کنید.
4- دیدگاه های سیاسی مدیری و دیگران:
به فرض همه موافق همین وضعیت و سیستم و سینه چاکشان باشند. لحظه ای فرصت هست که بخندیم و در خیال خود رابطه ی بی ربطی دهیم میان نابه سامانی ها و جامعه فاسدمان با فیلم خیالی.
ولی افراد حق دارند هر اعتقادی می خواهند داشته باشند، حتا اگر مخالف رای من باشد.
جنبش سبز که از 22 بهمن مرد و بقایایش به فضای رسانه ای فیلترشده آمد، اما محکوم به شکست بود چرا که خودش نوع نوینی از دیکتاتوری را تبلیغ می کرد (و هنوز هم بقایایش چنین می کند) و ارزش های شعاری جدیدی را مبنای سنجش این و آن قرار می دهد. (چرا در اوج کودتا فلانی کار می کرد، یا چرا اعتراض رسمی نکرد تا به زندان بیفتد).
موج انقلاب در تابستان گذشته ما را هم گرفت و در تظاهرات شرکت کردیم و خطر مرگ را بر جان خریدیم، اما اعتراف می کنم که اشتباه کردیم ذات استبدادی جامعه فقط مبدع بازتولید یک دیکتاتوری جدید است و چیزی از آزادی نمی داند. اگر می دانست سعی به تخریب فلان فیلم و فلان موسیقی که شاید لحظه ای قلب درددیده ی ایران را آرام کند نمی زد.

احساس می کنم این استدلال‌ها را همین روزهای اخیر از دوست نزدیکی شنیده‌ام. به هرحال،
1- لزومی به توضیح دادن اینکه تابستان گذشته چه می کرده ام نمی‌بینم، هرچند در حال ساخت فیلم کمدی هم نبوده‌ام. مضاف بر این، موضوع این نیست که شما فرموده‌اید، این را به عنوان شاهدی برای مدعیان "حمایت آقای مدیری از جنبش سبز" آورده‌ام.
2- در مورد سفارشی‌سازی آقای مدیری، من فقط تقل قول کرده ام و آن را هم به عنوان شاهدی برای مدعیان "حمایت آقای مدیری از جنبش سبز" آورده‌ام.

فعلا (و متاسفانه ) فرصت کافی برای پاسخ مشروح ندارم.

سین چهارشنبه 5 آبان 1389 ساعت 10:53 ق.ظ

اول مقاله شما رو خوندم، بعدش جواب‌هایی که مردم داده بودن رو...
من اصرار مردم بر طرفداری کورکورانه از یک آدم، جریان و هر چیز دیگر رو درک نمی کنم.
یکی می‌گه مهران مدیری باید در اوج ناآرامی ها به کارش (اونم ساختن یک سریال طنز) ادامه می‌داد و نون در می‌آورد!!!همونطور که بقیه مردم این کارو می‌کردن:
1. من به شخصه چند نفر رو می‌شناسم که به خاطر شرایط روحی بدی که همه اون موقع داشتن، مراسم عروسی‌شون رو به تعویق انداختن، پس حتما آقای مدیری روحیه چندان بدی نداشته که تونسته سریال طنز بسازه.
2. به یاد ندارم جایی خونده باشم که مهران مدیری حمایت خودشو از جنبش مردم اعلام کرده باشه یا حتی اشاره ای به این موضوع کرده باشه،‌ولی بسیار مطلب خوندم از زبان مردمی که دوست داشتن این‌طور القا کنن که اون با طرح کردن یک سری مضامین تو سریالش حاکمیت رو نقد کرده، تو فلان جلسه شرکت نکرده و و و ...
3. من مهران مدیری رو سرزنش نمی کنم. ممکنه خیلی از ما به خیلی از علل جرات اینو نداشته باشیم که علنا از مردم دفاع کنیم، اما خیلی درد داره که یه آدمی که سر جاش نشسته و به کار معمولیش ادامه داده رو تبدیل به یه قهرمان کنیم و اصرار داشته باشیم که اونو به جریانی وصل کنیم.
مطمئنم اون از این موضوع هیچ بدش نمیآد، چون براش یه برد دوطرفه محسوب می‌شه...سریالش به خوبی فروش می‌ره و با خیال راحت می ره سراغ کار بعدیش که هیچ بعید نیست که از صدا و سیما هم پخش بشه!!!، از طرفی هیچ نشانه ی بارزی از سیاسی بودن کارش وجود نداره که بتونن بهش گیر بدن!

آقای مدیری! شما شاهد این همه شایعات درمورد خودتون و کارتون هستین و مطمئنا بهتر از هرکسی می‌تونین در این مورد توضیح بدین، سکوت شما نشانه رضایت شما از این برد دو طرفه خواهد بود...

در ضمن، از دوستان خواهش می‌کنم نگاهی هم به لینک زیر بندازن:

http://www.aftabnews.ir/vdcipuaz3t1azy2.cbct.html

ممنونم از توضیحات روشنگرانه ی شما.

[ بدون نام ] شنبه 8 آبان 1389 ساعت 07:55 ق.ظ

مهران مدیری یک کارگردان طنز پردازه که جامعه رو به خوبی می بینه. هرچند ممکنه که این طنز حتی خیلی هم سیاسی باشه ولی باید یک نکته تاسف بار رو ذکر کرد که این سریال یک جور سوپاپ اطمینان برای حفظ حکومت هست که تنها اثری که داره شاید این باشه که استانه خشم مردم را کمی بالا ببره و آرام آرام مردم آنچه که در سال گذشته به سرشون اومده رو فراموش کنند.

بی نام دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 10:26 ق.ظ

آقای محترم، اصلاً همه حرفهای شما درست. اما تا به حال به این موضوع فکر کردی که گردش مالی 375 میلیاردی فروش به علاوه 25 میلیارد تبلیغات این مجموعه در هر شرایطی، انحصار، با حمایت دولت و عدم حمایت از هر جریانی بیش از هر چیز در بدترین حالت حداقل 250 میلیارد تومان گردش مالی و اقتصادی ایجاد کرده است؟ تا به حال به این اندیشیده ای که چه تعداد آدم بی کار سر کار رفته اند؟ چقدر پول وارد سفره پایین ترین اقشار جامعه رفته است؟ آن هم نه در یک کار وارداتی یا غیر قانونی، که در یک کار فرهنگی. چه بسیار کارگر در فرآیند تولید این بسته ها مشغول به کار شده اند و چه بسیار نان که بر سر سفره مردم رفته است. به نظر من اگر همه حرفهای شما هم درست باشد، باز هم نمی توان از این همه فواید اقتصادی این اثر گذشت. در این که ما ایرانی ها جوگیریم که شکی نیست. ای کاش کسی بتواند از این جوگیری ها به نفع و سود مردم استفاده کند و هم خودش نانی ببرد و هم به بسیاری نانی برساند.

آفتاب چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 02:59 ب.ظ

اصلنم این طور نیست! اینا همش جو سازیه! من خبر موثق دارم که هدیه ی سی دی به احمدی نژاد مزخرفی بیش نیست! بعدشم اون سید علی صالحی که ازش مثال زده و لینک آورده خودش کلی مساله داره و خود شاگرداش از دستش شاکی و عصبانین که چرا زورش به یه جایزه ی 1 میلیونی رسیده و آیا اگه جایزه 20 میلیون بود هم همینو می گفت؟!!
تازشم هنرمند وظیفه ش تظاهرات رفتن نیست! وظیفه ش اینه که تو هر شرایطی کارش رو بکنه و به جای کاری مثل تظاهرات و گاز اشک آور زدن که توش تخصص نداره، بره در زمینه ی فرهنگی ریشه به تیشه ی ظلم بزنه!واقعن اگه مدیری با تیمش می رفتن تو تظاهرات بیشتر تاثیر داشت یا ساختن همین قهموه ی تلخی که این قدر به مذاق این آقا تلخ اومده؟

آفتاب چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 03:09 ب.ظ

شما انتظار دارین همه برن تو خیابون کشته بشن برن زندان اون وقت کی بیاد فرهنگ سازی کنه ؟ نویسنده کارش روشنگریه و نوشتن نه تظاهرات رفتن، فیلمساز و کارگردان و ...هم همین طور.من خودم تو همه ی تظاهرات ها شرکت کردم و در جواب اون آقایی هم که در بالا گفتن اعتراف می کنن که اشتباه کردن، باید بگم که اشتباه هم نکردم و هنوز هم معتقدم فضا و شرایط آن روز جامعه با تظاهرات منطبق بود و دلیل نمی شه هر تظاهراتی یک شبه به نتیجه برسه.و اگه به نتیجه زود نرسیم نمی شه گفت اشتباه کردیم! هر مخالفتی فازهای مختلفی داره و ما در اون موقعیت باید فاز تظاهرات و مبارزه ی خیابانی رو رد می کردیم تا برسیم به فازهای بعدی که در هر انقلابی در طول تاریخ چنین بوده و هست.
به هر حال قصد موشکافی تاریخ رو ندارم، فقط می خواستم بگم انتظاری که شما از آقای مدیری و تیمشون داشتین که در شرایط کشت و کشتار اون روزا فیلم نسازن، یک توهم بیش نیست! هنرمند کارش سنگ پرتاب کردن نیست! هنرمند باید در کارش این سنگ ها رو پرتاب کنه. اون موقع هم که سریال در دست ساخت بود، مهران مدیری این قدر باهوش بود که بتونه از فضایی که در این 4 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد گذشته برای خودش سوژه ی درس رو انتخاب کنه که امروز به مذاق مردم خوش بیاد و کسانی مثل شما بهش اتیکت بزنن که موضوع هیچ ربطی به این دوران نداره چون اون موقع هنوز این اتفاق نیفتاده بود! این سریال در همون بحبوحه ساخته شده، پس طبیعیه که به روز باشه کاملن و با واقعیت جامعه ما صدق کنه.

امیرهادی دوشنبه 17 آبان 1389 ساعت 04:19 ب.ظ http://www.anvarionline.net/

مرحبا

احسان دوشنبه 13 دی 1389 ساعت 05:59 ق.ظ

با سلام

من با بیشتر این تحلیل موافقم . اما بعضی از دیالوگها و سکانسهای این سریال به گمانم راه رو برای تحلیل سیاسی باز میکنه . در قسمت اول که انگار داشت صدا و سیما رو مسخره میکرد. بعضی جاها هم که انگار گشت ارشاد رو . و مثالهایی از این دست . اما مهمتر از همه اینه که چون این سریال تو سوپرمارکتها به فروش میره ماها خیال کردیم که خبریه ضمن اینکه موضعگیری امیرمهدی ژوله تو ویکیپدیا اصلاح طلبی نام برده شده . به هر حال سریال متوسطیه و در خندوندن مخاطب خیلی معمولی

[ بدون نام ] جمعه 17 دی 1389 ساعت 02:50 ق.ظ

تحلیل جالبی بود.و نظر دوستان جالبترش کرد .در مملکت سیاست
زده ی بی مدرسه ما هر کسی بلد باشه از آب گل آلود ماهی میگیره وما هیچ کاری را بلد نباشیم گل کردن آب را بلدیم . در این فضای بسته که پشت پرده هارا باید حدس زد گاهی بد بینی بیچارمون میکنه گاهی خوشبینی تازه آگه بی خیالی معتادمون نکنه.
ودوستی که در نهایت خوش باوری کمدی ترین فیلم تهران را یعنی نمایش 22بهمن 88 را دید و نفهمید داره تو تاریخ پر رنگ وریای سیاست قدم می زنه فکر کرد پیروز شده خیلی حالش ترحم بر انگیزه

asal شنبه 18 دی 1389 ساعت 03:57 ق.ظ

سلام
موافقم.
جریان مجلس ششم رو که من هیچ وقت نمی تونم فراموش کنم.

مست چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 11:03 ب.ظ http://meykhooneh.blogsky.com

ای حافظه کوتاه مدت

من که از خر بودن استعفا دادم حالا آدم هم نبودیم میشیم گاو!

یه کم فکر کنید.. دوشنبه 7 بهمن 1392 ساعت 07:28 ب.ظ

وقتون رو با حرف های بی پایه و اساس تلف نکنید. خدا فقط میدونه تو این دور و زمونه چه خبره.شما زندیگیتونو بکنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد